قبل از هر چیز روز جهانی عکاس را به عکاسان عزیز و به دوست داران عکاسی تبریک می گویم. این مناسبت مرا بر آن داشت که با توجه به برداشت و نگاه خودم چند خطی در مورد (عکاسی) و (عکاس) بنویسم.
شاید جالبترین وجه عکاسی این باشد که تقریبا همهی مردم دنیا از کوچک و بزرگ به آن علاقمندند. این علاقه را میتوان از دوران کودکی، از هیجان کودک از دیدن یک عکس یا اشتیاق و اصرار او برای گرفتن یک عکس با دوربین بزرگترها مشاهده کرد. در هیچ دورهای از عمر، کسی از دیدن عکس خسته نمیشود و همیشه برای دیدن عکسهای جدید و جذاب، علاقه و اشتیاقی تازه وجود دارد. در صورتی که در مورد سایر هنرها اینطور نیست و مثلا بسیارند کسانی که بر فرض به موسیقی یا فیلم یا سایر هنرها علاقهی چندانی ندارند.
رمز این جذابیت در چیست؟ من فکر میکنم آن حس بدی که انسان از گذر عمر و از دست دادت فرصتها و لحظهها دارد، در عکس به نوعی جبران میشود. عکس راهی است برای ابدی کردن و به اشتراک گذاشتن لحظهای که میتوانست برای همیشه نابود شود. حفظ خاطرهای که بعد از مدتی میتوانست کاملا از ذهن پاک شود یا آن قدر مبهم شود که دیگر تصورش ممکن نباشد. شاید خیلی از ماها دیگر نمیتوانیم چهرهی پدر بزرگها یا مادربزرگهای قدیمی را که عکسی از آنها نداریم به خاطر بیاوریم. هر چند خاطراتشان را به یاد داریم، اما در قالب یک شبح مبهم، یعنی نمیتوانیم تصویر واضحی از صورت آنها در ذهن خود ایجاد کنیم.
مهمتر این که عکس امکان تفکر و تصور را به ما میدهد. برای بسیاری از ما مرور خاطرات و تصورات ذهنی و احساسات شخصی خودمان، که در لحظهای از زمان گذشته، تحت شرایطی خاص شکل گرفته است بسیار جذابتر و مهمتراز صرفا دیدن یک تصویر است. عکس از فیلم جذابتر است، چون فیلم به خاطر ماهیت جاری بودن، کمتر امکان بازی فکر و خیال را میدهد و انسان را ناخواسته همراه خود درون تصاویری واقعی میکشاند که از حس و تصور شخصی ما در آن خبری نیست و عملا فرصت درک کامل احساسها و لحظات را به انسان نمیدهد. اما عکس به واسطهی ایستایی و ساکن بودن، فرصت پرواز خیال را فراهم میکند و گاه با دیدن یک عکس، که معادل یک فریم یک فیلم است، مدت زیادی در خاطرات، تخیلات یا رویاهایی تلخ و شیرین غرق میشویم و همان احساسات، هیجانها، حتی بوها و مزهها را به خاطر میآوریم که انگار در همان موقعیت و لحظه قرار داریم. این حس در سایر رسانهها ضعیفتر است.
این قدرت بازآفرینی عکس است که موجب اهمیت و قدرت نفوذ آن شده و امکان تداوم و توسعه در مقابل سایر رسانهها را برای عکس فراهم کرده است. وقتی که عکس به عنوان ابزاری اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی به کار گرفته شود، بسیار نیرومندتر و موثرتر از سایر رسانهها میتواند بر مخاطبان تاثیر بگذارد. دقیقا به خاطر همین فشردگی و جامعیت عکاسی است که تولید یک عکس خوب، بسیار سخت و ظریف است و رسیدن به توانایی گرفتن یک عکس خوب، یا یک عکاس واقعی شدن بسیار دشوار است.
ثبت یک لحظهی خاص از میان جریان بی نهایت لحظات، که حاوی افشرهی تمام آن اتفاق یا موقعیت یا احساس باشد، کاری نیست که صرفا با یک ابزار خوب یا دانش فنی صرف از عکاسی بتوان به آن دست یافت. عکاس باید بتواند با آگاهی کامل از موقعیت و شرایطی که در آن قرار دارد، به احساسی زلال و دریافتی خاص از اتفاقی که در آن قرار دارد برسد، و بتواند با انتخاب لحظهای جادویی که تمام افکار و ایدههای عکاس را در خود نهفته دارد، با بهرهگیری از تکنیک و تجربهی خود، عکسی را ثبت کند که بتواند حاصل احساس و تفکر خود را سر راست در اختیار بیننده بگذارد. یعنی بیننده با دیدن عکس، به همان احساس و دریافت برسد.
این مبحث را میتوان بسیار بسط داد و از جنبههای مختلف هنری و فلسفی و منطقی و ... در مورد آن صحبت کرد که از عهدهی دانش و تجربهی من برنمیآید. فقط میخواستم نکتهای را مطرح کنم که یک عکس خوب، چیزی فراتر از ثبت آنی اثر نور بر حسگر است. یعنی دوربین و دانش فنی و تکنیکی فقط ابزار کار عکاسی است، مانند قلم و کاغذ برای نوشتن. اما عکس، خود محتوای کار است، مانند یک متن یا نوشته. به قول یکی از دوستان با داشتن یک خودنویس خوب کسی نویسنده نمیشود، اما نمی دانم چرا بسیاری به مجرد خریدن یک دوربین خوب، کار را تمام شده میپندارند و تصور میکنند که میتوانند عکسهایی عالی بگیرند. در حالی که گرفتن یک عکس خوب، به مراتب از نوشتن یک متن موفق سختتر است و به هنر و تجربه و مهارت بیشتری نیاز دارد.
اگر دقیقتر نگاه کنیم، در مییابیم که اهمیت یک عکس خوب کمتر از یک کتاب یا مقالهی خوب و یک عکاس خوب، کمتر از یک نویسنده و مولف موفق و توانمند نیست.
بهتراست هر از چند گاهی از خودمان بپرسیم چند درصد عکسهایی که میگیریم دارای ارزش است و عملا حضور و تبلور تفکرات و احساسات ما در عکسهایمان چقدر است؟ اصلا بود و نبود کدام عکسهایمان در سیاههی کارهایمان اهمیت دارد؟ با این معیار اصلا ما چقدر عکاسیم؟
پس با در نظر گرفتن این معیار ، روز (عکاس) مبارک.